صفحه شخصی علی علیزاده   
 
نام و نام خانوادگی: علی علیزاده
استان: بوشهر - شهرستان: بوشهر
رشته: کارشناسی ارشد عمران - پایه نظام مهندسی: سه
شغل:  دبیر
تاریخ عضویت:  1389/04/25
 روزنوشت ها    
 

 نامه ای به خدا در موزه گلستان بخش عمومی

20
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)


نامه ای به خدا در موزه گلستان

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران بود و از آن طلبه های فقیر بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دور و بر حجره های طلبه ها می گشت و از توی باقیمانده غذاهای آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید، مسجد خانه ی خداست.پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) نامه را در مسجد در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه!
او نامه را پنجشنبه در مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی
"نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست"
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:نامه ای که برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند.پس ما باید انجامش دهیم و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود!

یکشنبه 29 آبان 1390 ساعت 10:44  
 نظرات    
 
نازنین بهشتی 14:23 یکشنبه 29 آبان 1390
1
 نازنین بهشتی
بسیار جالب بود
مرسی
سیامک مطلبی 20:44 یکشنبه 29 آبان 1390
1
 سیامک مطلبی
عجب شانسی داشت !!!
مهدی ناظمی 20:44 یکشنبه 29 آبان 1390
1
 مهدی ناظمی
خدا شانس بده
مجید صابر 21:36 یکشنبه 29 آبان 1390
2
 مجید صابر
به نظرم طلبه بسیار نادان و تنبلی بود ، یاد آور کاهنان معبد آمون بود!
مهدی سهرابی 11:13 دوشنبه 30 آبان 1390
1
 مهدی سهرابی
سلطان چه عوام فریبی بوده!!!!!!!!!!!!!!
یحیی بهمنی 11:27 دوشنبه 30 آبان 1390
2
 یحیی  بهمنی
خیلی مرسی!
بسیار زیبا بود. ممنون!

ما هر سال مسابقه نامه نویسی به خدا برگزار میکنیم؛ یادم باشه این نامه و ماجراش رو تو مراسم اهدای جوایز بیان کنم.
کورش نیکزاد 14:10 دوشنبه 30 آبان 1390
5
 کورش نیکزاد
همه نقش خودشونو به بهترین نحو بازی کردن
سلطان مثل همیشه عوام فریب
طلبه هم مثل همیشه آب زیر کاه و تن پرور و فرصت طلب
مائده علیشاهی 23:32 آدینه 4 آذر 1390
0
 مائده علیشاهی
آقای نیکزاد چرا اینقدر منفی نگری....!!
اون طلبه از روی سادگی و افکار درونی خودش اون نامه رو نوشته و اینکه نامه رو باد دقیقا به ناصرالدین شاه رسونده حتما خواست خدا بوده..
بلال مرادی قره تپه 09:50 شنبه 5 آذر 1390
0
 بلال مرادی قره تپه
همه ما به این موارد نیاز داریم خداوند متعال خودش عنایت فرماید.
کورش نیکزاد 14:38 شنبه 5 آذر 1390
1
 کورش نیکزاد
خانم علیشاهی امیدوارم "به خواست خدا" شما مورد اول از لیست یه طلبه "ساده" مثل ایشون واقع بشین
رضا صادقی 20:40 شنبه 5 آذر 1390
0
 رضا صادقی
روایت جالب یود. من که خیلی خوشم اومد. به قول آقای ناظمی خدا شانس بده.